نفسهایی که دیگر مفرح ذات نیستند!
در «گمشاد» روستایی که روزی نسیم صبحگاهی طراوت میبخشید، حالا هر نفس ریهها را با خروارها گردوغبار پر میکند؛ کولرها پر از گل، درب منازل پشت تپههای ماسه و مردم میان خشکسالی، بیکاری و ریزگردها به نقطهای رسیدهاند که نفسکشیدن هم دیگر مفرح ذات نیست!