حضور ویرانگرِ آمریکا | مصر

پیامدهای رابطه با آمریکا و اسرائیل برای مصر، تنها امنیتی نبوده است، بلکه ابعاد اقتصادی نیز داشته است... / تدوین: محمدرضا کشت دار

رابطه مساعد مصر با آمریکا از معاهده کمپ‌دیوید آغاز شد. معاهده‌ای که محور آن، به رسمیت شناختن رژیم اشغال‌گر اسرائیل از سوی مصر در ازای خروج نظامیان این رژیم از صحرای سینا بود. با این حال، چنین رابطه‌ای لزوماً منافع اقتصادی و حتی سیاسی چندانی برای کشور مصر در پی نداشت. شاید از مهم‌ترین پیامدهای سیاسی این معاهده برای مصر، این بود که بدعهدی رژیم و عدم پایبندی‌اش به این معاهده سبب شد تا بحران امنیتی در کناره مرزهای مصر و فلسطین، هم‌چنان پابرجا بماند. در حالی که رژیم صهیونیستی در کمپ‌دیوید متعهد به آماده‌سازی مقدمات خودمختاری غزه و کرانه باختری شده بود، عملاً با تداوم اشغال‌گری و محاصره غزه، موجب تداوم ناامنی در مرزهای مصر شد. اندیشکده آمریکایی «گروه بحران» در خصوص تأثیر بحران فلسطین بر امنیت ملی مصر بیان داشت که «مهم‌ترین نگرانی این دولت، اخراج مردم فلسطین از نوار غزه است که بار مراقبت آوارگان را بر دوش قاهره می‌اندازد. این کشور تجربه آوارگان بعد از جنگ 1948 را دارد. نگرانی دیگر مصر این است که با مهاجرت فلسطینیان از غزه، نفوذ گروه‌های مقاومت در صحرای سینا افزایش یافته و این محدوده را به محلی برای پرتاب موشک و اجرای عملیات‌های نظامی علیه سرزمین‌های اشغالی تبدیل کنند که به روابط قاهره و غرب آسیب خواهد رساند. علاوه بر اینکه نگران تقویت اخوان‌المسلمین از طریق این گروه‌ها در مصر نیز می‌باشد که به تقویت مهم‌ترین اپوزوسیون دولت السیسی می‌انجامد»[1]. در همین راستا آرون دیوید میلر، مشاور پیشین وزارت خارجه آمریکا و از اعضای ارشد «بنیاد کارنگی» نیز یادآور شده که مصر حاضر به پذیرش این آوارگان نیست[2]. نکته‌ای که مورد تأیید دو تن از کارشناسان «مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی» نیز قرار گرفت. دنیل‌بایمن، کارشناس ضدتروریسم بیان می‌کند که مصر تمایلی به ورود به غزه و پذیرش نقش حکومت آنجا را ندارد[3]. جان‌آلترمن، مدیر «برنامه خاورمیانه» این اندیشکده نیز بیان داشته که مصر گرچه در دشمنی با حماس با اسرائیل اشتراک نظر دارد ولی «حاضر نیست پشت سر تانک‌های اسرائیلی وارد غزه شود»[4]. «اندیشکده صلح آمریکا» نیز بیان کرده در طول چهل سال گذشته، اراده سیاسی برای حل مسأله در چارچوب این معاهده، وجود نداشته است[5]. بنابراین اشغال‌گری اسرائیل و ممانعتش از تشکیل کشور مستقل فلسطین در کنار افزایش فشارها بر غزه، صرفاً هزینه‌های امنیتی را برای مصر به ارمغان آورده است.

پیامدهای رابطه با آمریکا و اسرائیل برای مصر، تنها امنیتی نبوده است. بلکه ابعاد اقتصادی نیز داشته است. در پژوهشی که دانشکده اقتصاد و مدیریت دریایی، دانشگاه دریایی دالیان در چین منتشر نموده بیان شده که کمک‌های اقتصادی آمریکا به جای ایفای نقش در توسعه اقتصادی مصر، موجب افزایش وابستگی این کشور شده[6]. علاوه بر این، طبق گزارش «مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاورنزدیک» آمریکا از 1998 به تدریج روندی نزولی در کمک‌های مالی به مصر را طی نموده[7] که این موضوع پس از بحران مالی 2008 تشدید شده و وضعیت مصر را که وابسته به این کمک‌ها بوده بغرنج‌تر ساخته است. دولت بایدن نیز پس از شیوع موج کرونا، تصمیم به کاهش روزافزون کمک‌های مالی آمریکا به مصر داشت. وابستگی اقتصادی مصر به آمریکا موجب افول استقلال در این کشور نیز شده است، بدین ترتیب که طبق گزارش کنگره، کمک‌های مالی ایالات متحده به مصر از 2012 منوط به این بوده که تحولات داخلی مصر مطابق میل آمریکا طی شود[8]. به همین دلیل، مردم مصر نقش کمتری در سیاست داخلی این کشور یافته‌اند و این موضوع به افول مردم‌سالاری در این کشور نیز انجامیده، چنان‌که کودتای ارتش علیه دولت محمد مُرسی با حمایت آمریکا به نتیجه رسید.

 

[1] https://www.crisisgroup.org/middle-east-north-africa/east-mediterranean-mena/israelpalestine/gaza-war-reverberates-across

[2] https://carnegieendowment.org/2023/10/17/logic-behind-biden-s-israel-visit-pub-90790

[3] https://www.csis.org/analysis/what-does-destroying-hamas-mean

[4] https://www.csis.org/analysis/israel-could-lose

[5] https://www.usip.org/publications/2019/03/middle-east-peace-what-can-we-learn-camp-david-40-years-later

[6] https://www.atlantis-press.com/article/125974892.pdf

[7] https://www.washingtoninstitute.org/policy-analysis/us-economic-aid-egypt-designing-new-pro-growth-package

[8] https://sgp.fas.org/crs/mideast/RL33003.pdf

مدیران